شب غم

ساخت وبلاگ

آن شب است امشب که صبحش ، شاد نیست

خانه ی مهتاب هم ، از فرط غم ، آباد نیست

آفتاب از خجلتش تاخیر دارد در طلوع

بر گلوی عاشقان ، جز پنجه ی پولاد نیست

بغض شب با آه غم ، پیوست تا افغان روز

نورِ فردا در غبار و روشنی ، در یاد نیست

هم گلو بگرفت و هم ، خشک است چشم

آب باران ، آب دریا ، برلب نوزاد نیست

کودک شش ماهه هم شد آشنا با تیر تیز

با لب خشکیده گوید فرصت فریاد نیست

نگاه تو...
ما را در سایت نگاه تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barbalenaseem بازدید : 63 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1402 ساعت: 21:29